باولایت تاشهادت...

وبلاگ حجه الاسلام محمودفیروزی فرد

باولایت تاشهادت...

وبلاگ حجه الاسلام محمودفیروزی فرد

باولایت تاشهادت...

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
عالم محضرخداست، درمحضرخدا معصیت نکنیم

۲۲ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

امنیت

محمود فیروزی فرد | جمعه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۳۶ ق.ظ

❣امنیــــــت اتفاقی نیست...
 عده ای از جان میگذرند
تا من و تو در #آرامــــــــش زندگی کنیـــم.

🍃امــــروز بیشتــــر از همیشه
به مدافعان حرم افتخار میکنیم💛

  • محمود فیروزی فرد

جهت بیدارشدن نمازصبح

محمود فیروزی فرد | چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۴۷ ق.ظ


    برای این که جهت اقامه نماز صبح خواب نمانید، قبل از خوابیدن آخرین آیه سوره کهف را بخوانید:


🔸 قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً.

  • محمود فیروزی فرد

ویژگی های منحصر به فرد امام حسین علیه السلام

محمود فیروزی فرد | چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۳۵ ق.ظ


   ★★★چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام :

👈 تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند

👈 تنها امامی که از هیچ بانویی شیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته است

 

👈 تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند


👈 تنها امامی که در معرکه ی جنگ به شهادت رسیدند


👈 تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ی ائمه ی ما شهید شده اند.


👈 تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند( علی اکبر علیه السلام و علی اصغر علیه السلام )


👈 تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند

 

👈 تنها امامی که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد!! اما همچنان پابرجاست


👈 تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شدند


👈 تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد.

 

👈 تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بر بدن به شهادت رسیدند


👈 تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند.


👈 تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند 

 

👈 تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیست


👈 تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد


👈 تنها امامی که دعا تحت قبه ی ایشان به اجابت می رسد 

 


👈 تنها امامی که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند!


👈 تنها امامی که سرعت و وسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر است


👈 تنها امامی که یک در بهشت به نام اوست: باب الحسین

خدایا به خون امام حسین ع قسمت میدهم هر کس این را کپی کرد غم دلش رو رفع کن و حاجت دلش را براورده کن. آمین 


 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 

هر چقدر به امام حسین ع ارادت دارید کپی کنید.... 

  • محمود فیروزی فرد

شعر مهدویت

محمود فیروزی فرد | شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۴ ب.ظ


شعـــــ📝ــــــر مهـــــــ💕ـــــدوے



🌾من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم

از آن روزی که مولایم شود بیمارمیترسم


🌾رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند

من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!


🌾همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن

از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!


🌾سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست

من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!


🌾تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم

از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!


🌾طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است

از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!


🌾شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد

من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!


🌾 به وقت ترس و تنهایی،تو هستی تکیه گاه من

مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!


🌾دلت بشکسته از من،لکن ای دلدار رحمی کن

که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!


🌾هزاران بار من رفتم،ولی شرمنده برگشتم

ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم! 


📝 شعر از مقام معظم #رهبری 

  • محمود فیروزی فرد

علم بهتراست یاثروت درگفتار امیرالمومنین علی علیه السلام

محمود فیروزی فرد | چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۷ ق.ظ



💐فراز هایی بسیار جالب از حکمت 147 نهج البلاغه : 💐  


📚 ارزش هاى والاى دانش :


یَا کُمَیْلُ الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ ... 


اى کمیل: دانش بهتر از مال است .


 زیرا علم ، نگهبان تو است ،


 ولى تو باید از مال خویش نگهدارى کنی؛ 


مال با بخشیدن کم مى شود 


اما علم با بخشش فزونى گیرد ؛ 


و مقام و شخصیتى که با مال به دست آمده با نابودى مال ، نابود مى گردد.


اى کمیل ! شناخت علم راستین ( علم الهى ) آیینى است که با آن پاداش داده مى شود


 و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت مى کند ،


 و پس از مرگ ، نام نیکو به یادگار گذارد . 


دانش . فرمانروا؛ و مال، فرمانبر است.


🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

  • محمود فیروزی فرد

هنگام شنیدن شایعه چه کنیم؟؟؟

محمود فیروزی فرد | يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۷ ب.ظ

هر زمان شایعه ای روشنیدید و یا خواستید شایعه ای را تکرار کنید این فلسفه را در ذهن خود داشته باشید:

در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود، با هیجان نزد او آمد و گفت : سقراط میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟

سقراط پاسخ داد: لحظه ای صبر کن. قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تومی خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی. مرد پرسید: سه پرسش؟ سقراط گفت: بله درست است. قبل از اینکه راجع به شاگردم بامن صحبت کنی، لحظه ای آنچه را که قصدگفتنش را داری امتحان کنیم.

اولین پرسش حقیقت است. کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب داد: نه، فقط در موردش شنیده ام .سقراط گفت: بسیار خوب، پس واقعا نمیدانی که خبردرست است یا نادرست.

حالا بیا پرسش دوم را بگویم، پرسش خوبی آنچه را که در موردشاگردم می خواهی به من بگویی خبرخوبی است؟ مردپاسخ داد: نه، برعکس … سقراط ادامه داد: پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی درموردآن مطمئن هم نیستی بگویی؟ مردکمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.

سقراط ادامه داد: و اما پرسش سوم سودمند بودن است. آن چه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟" مرد پاسخ داد: نه ، واقعا…"سقراط نتیجه گیری کرد: اگرمیخواهی به من چیزی رابگویی که نه حقیقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من می گویی؟!!

  • محمود فیروزی فرد

وصیت لقمان

محمود فیروزی فرد | يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۷ ب.ظ

(77) وصیت لقمان

لقمان حکیم در توصیه به فرزندش اظهار نمود:

فرزندم! دل بسته به رضای مردم و مدح و ذم آنان مباش؛ زیرا هر قدر انسان در راه تحصیل آن بکوشد به هدف نمی رسد و هرگز نمی تواند رضایت همه را به دست آورد فرزند به لقمان گفت:

- معنای کلام شما چیست؟ دوست دارم برای آن مثال یا عمل و یا گفتاری را به من نشان دهی.

لقمان از خواست با هم بیرون بروند بدین منظور از منزل همراه دراز گوشی خارج شدند. پدر سوار شد و پسر پیاده دنبالش به راه افتاد در مسیر با عده ای برخورد نمودند. بین خود گفتند: این مرد کم عاطفه را ببین که خود سوار شده و بچه خویش را پیاده از پی خود می برد. چه روش زشتی است! لقمان به فرزند گفت:

- سخن اینان را شنیدی. سوار بودن من و پیاده بودن تو را بد دانستند؟

گفت: بلی!

- پس فرزندم! تو سوار شو و من پیاده به دنبالت راه می روم پسر سوار شد و پدر پیاده حرکت کرد باز با گروهی دیگر برخورد نمودند آنان نیز گفتند: این چه پدر بد و آن هم چه پسر بی ادبی است اما بدی پدر بدین جهت است که فرزند را خوب تربیت نکرده لذا او سوار است و پدر پیاده به دنبالش راه می رود در صورتی که بهتر این بود که پدر سوار می شد تا احترامش محفوظ باشد اما اینکه پسر بی ادب است به خاطر اینکه وی عاق بر پدر شده است از این رو هر دو در رفتار خود بد کرده اند

لقمان گفت: سخن اینها را نیز شنیدی؟

گفت: بلی!

لقمان فرمود:

- اکنون هر دو سوار شویم هر دو سوار شدند در این حال گروهی دیگر از مردم رسیدند آنان با خود گفتند: در دل این دو آثار رحمت نیست هر دو سوار بر این حیوان شده اند و از سنگینی وزنشان پشت حیوان می شکند اگر یکی سواره و دیگری پیاده می رفت، بهتر بود. لقمان به فرزند خود فرمود: شنیدی؟

فرزند عرض کرد: بلی!

لقمان گفت: حالا حیوان را بی بار می بریم و خودمان پیاده راه می رویم مرکب را جلو انداختند و خودشان به دنبال آن پیاده رفتند باز مردم آنان را به خاطر اینکه از حیوان استفاده نمی کنند سرزنش کردند.

در این هنگام لقمان به فرزندش گفت:

- آیا برای انسان به طور کامل راهی جهت جلب رضای مردم وجود دارد؟ بنابراین امیدت را از رضای مردم قطع کن و در اندیشه تحصیل رضای خداوند باش؛ زیرا که این کار آسانی بوده و سعادت دنیا و آخرت در همین است.(86)



  • محمود فیروزی فرد

امام علی و یتیمان

محمود فیروزی فرد | شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۰ ب.ظ

(15) علی علیه السلام و یتیمان

روزی حضرت علی علیه السلام مشاهده نمود زنی مشک آبی به دوش گرفته و می رود. مشک آب را از او گرفت و به مقصد رساند؛ ضمنا از وضع او پرسش نمود.

زن گفت:

علی بن ابی طالب همسرم را به ماموریت فرستاد و او کشته شد و حال چند کودک یتیم برایم مانده و قدرت اداره زندگی آنان را ندارم. احتیاج وادارم کرده که برای مردم خدمتکاری کنم.

علی علیه السلام برگشت و آن شب را با ناراحتی گذراند. صبح زنبیل طعامی با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه، کسانی از علی علیه السلام درخواست می کردند زنبیل را بدهید ما حمل کنیم.

حضرت می فرمود:

- روز قیامت اعمال مرا چه کسی به دوش می گیرد؟

به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید:

- کیست؟

حضرت جواب دادند:

- کسی که دیروز تو را کمک کرد و مشک آب را به خانه تو رساند، برای کودکانت طعامی آورده، در را باز کن!

زن در را باز کرد و گفت:

- خداوند از تو راضی شود و بین من و علی بن ابی طالب خودش حکم کند.

حضرت وارد شد، به زن فرمود:

- نان می پزی یا از کودکانت نگهداری می کنی؟

زن گفت:

- من در پختن نان تواناترم، شما کودکان مرا نگهدار!

زن آرد را خمیر نمود. علی علیه السلام گوشتی را که همراه آورده بود کباب می کرد و با خرما به دهان بچه ها می گذاشت.

با مهر و محبت پدرانه ای لقمه بر دهان کودکان می گذاشت و هر بار می فرمود:

فرزندم! علی را حلال کن! اگر در کار شما کوتاهی کرده است.

خمیر که حاضر شد، علی علیه السلام تنور را روشن کرد. در این حال، صورت خویش را به آتش تنور نزدیک می کرد و می فرمود:

- ای علی! بچش طعم آتش را! این جزای آن کسی است که از وضع یتیم ها و بیوه زنان بی خبر باشد.

اتفاقا زنی که علی علیه السلام را می شناخت به آن منزل وارد شد.

به محض اینکه حضرت را دید، با عجله خود را به زن صاحب خانه رساند و گفت:

وای بر تو! این پیشوای مسلمین و زمامدار کشور، علی بن ابی طالب علیه السلام است.

زن که از گفتار خود شرمنده بود با شتاب زدگی گفت:

- یا امیر المؤمنین! از شما خجالت می کشم، مرا ببخش!

حضرت فرمود:

- از اینکه در کار تو و کودکانت کوتاهی شده است، من از تو شرمنده ام!(17)



  • محمود فیروزی فرد

امام علی وبیت المال

محمود فیروزی فرد | شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۷ ب.ظ

(14) علی علیه السلام و بیت المال

زاذان نقل می کند:

من با قنبر غلام امام علی علیه السلام محضر امیر المؤمنین وارد شدیم قنبر گفت:

یا امیر المؤمنین چیزی برای شما ذخیره کرده ام! حضرت فرمود:

- آن چیست؟

عرض کرد: تعدادی ظرف طلا و نقره! چون دیدم تمام اموال غنائم را تقسیم کردی و از آنها برای خود بر نداشتی! من این ظرف ها را برای شما ذخیره کرده ام.

حضرت علی علیه السلام شمشیر خود را کشید و به قنبر فرمود:

- وای بر تو! دوست داری که به خانه ام آتش بیاوری! خانه ام را بسوزانی! سپس آن ظرف ها را قطعه قطعه کرد و نمایندگان قبایل را طلبید، و آنها را به آنان داد، تا عادلانه بین مردم تقسیم کنند.

  • محمود فیروزی فرد

شیوه صحیح امربه معروف و نهی از منکر

محمود فیروزی فرد | شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۰ ب.ظ

یکی از شیوه های موثر در امر به معروف و نهی از منکر , اخلاق نیکوست

خداوند به پیامبر می فرماید :

 وَ لَوْ کُنْتَ‏ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک‏

و اگر خشن و بداخلاق بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏ شدند (آل عمران 159)

داستانک 1:

مردى مسیحی به امام باقر گفت :تو بقر هستى . فرمود: نه من باقرم

 گفت فرزند زنى آشپزى, فرمود: این شغل او بوده.

 گفت :تو فرزند یک سیاه حبشى بد زبانی؟

فرمود: اگر راست میگوئى خدا مادرم را بیامرزد؛ اگر دروغ میگوئى خدا از تو بگذرد،

 نصرانى مسلمان شد.

 منبع:بحار الأنوار،جلد ‏46، صفحه: 289

 داستانک 2:

یک نفر ریش تراشیده خدمت حاج شیخ عبدالکریم حائری می‌آید، حاج شیخ عبدالکریم جای آن تیغ‌ها را می‌بوسد و می‌گوید خواهش دارم جای بوسه من را دیگر تیغ نزن . او قبول می‌کند

منبع:خاطرات حجت الاسلام قرائتى،جلد ‏2، صفحه : 115

  • محمود فیروزی فرد